آهوی گریز پای چشمهای تو می شوم
ولی نگاه تو باز چنان دلبری می کند
که سلسله خیال من از رویای شیرین تو آسمان دلم را
چون خلخالی پر نگار پای بسته است
و من همچنان دلتنگ تو می مانم
عزیز ترین
بهترین
قشنگترین خواهر قاصدک دشت برکت
آهوی گریز پای تو می شوم
اما بگو چگونه تورا صبرکنم
هنگامی که می گریزم
و هیچ کس
مانند من
جسارت خواستن تو را ندارد
باور نمی کنی ؟
به تو نشانه ای خواهم داد
و صبر من گواه توست
باور نمی کنی ؟
بببین که من چگونه باز تو را صبر می کنم
به خاطر تو
و عاشقانه تر از پیش تو را صبر می کنم
ودلم
برای صدای شیرین و دلنشین و ظریف تو تنگ است
ومن
بشدت بیمار می شوم
چشمهایم بیمار میشوند
و به خاطر تو
صبر می کنم