غروب دلگیری است
ومنتظرانت عاشقانه تو را صبر می کنند
همچنان که در گذشته
و دل من بهانه ای می خواهد برای این که ببارد
اگر به چشمها اجازه ندهم باران را به مهمانی نخواهند
چه خواهد شد ؟
می دانم
چشمهایم مرا رسوا خواهند کرد
و دلم می خواهد که عشق آسمانی را به کلام جاری نسازند
بی واژه و پنهان
ومن باز تورا صبر می کنم
آنچنان که صبر شرم کند
السلام علیک یا مهدی