صدای اذان در حیاط مسجد می پیچد
و فضا را از رایحه دل انگیز و رحانی آکنده می سازد
حالتی است روحانی
که به عمق جان می نشیند
و کبوترانی سپید که از گلدسته مسجد به یکباره اوج می گیرند
و شیطان به یکباره می شکند و فرو می ریزد
و آسمان که اینک در دامان سحرگاهی است پر کرامت
و پیرمردی که وضو می سازد انگشتری عقیقش را باز در انگشتانش می چرخاند
و تو می بینی که کودکی چه زیبا و با ظرافت دستان کوچکش را درون حوضچه آبی رنگ مسجد فرو می ریزد
تا صورت معصوم و مشتاقش را با آداب آب آشنا کند
که آب مطهر است و مقدس
و هر رزو قشنگترین روز خدا می شود