و باز دلم هوس تپیدن های تو را دارد
قلب کوچکت را می گویم
که شیرین می تپد و مرا آشفته و سراسیمه می سازد
و دلم
هوس تن و روح سبک همچون کبوترت را دارد و تو که خوب می دانی
به اشتیاق تپیدن های قلب مهربانت زنده ام
آن هنگام که بر سجاده سحر می نشینی
فدای قامت مهتابی ات با آن چادر سفید در نمازهای ربانی ات
فدای تو بانوی کوچک من .