امروز که دلم بارانی است
به هوای تو
بارشی می خواهد فراوان
اما هیچگاه چشمهایم موافق با دلم نیستند
مبارزه ای است همیشگی است
ومن
به امید روزهای خوب با تو ماندن
با تو ای بانوی بارانی من
و به یک چیز مطمئن هستم
به قداست تو مطمئن هستم
به قداست تو
و می دانم که بسیار مهربان
و بی آلایشی
زمانی دوستی داشتم که
بسیار شیوا سخن می گفت
و اینک
چقدر دلتنگ صدای او هستم
و صدای او
چقدر این این صدا آرام می کند مرا
آوای ملکوتی که سیراب می کند
روان تشنه مرا