من نگاه مست و آن شیدائی مینائی ات را دوست میدارم
در نگاه مست تو آن شیوه پنهانی ات را دوست میدارم
گرچه بین ما و تو این فاصله اندازه دریاست
من دلی طوفانی ام آرامش دریائی ات را دوست می دارم
نازنین آخر شبی ما را به مهمانی مهربانی ات دعوت کن
من وصال دولت بیداریت را دوست می دارم
در سلوک صحبت روحانی ات مهتاب بر من هاله می بنددد
این همه آرام را من در حضور بی قراری دوست می دارم .
تقدیم به صاحب عصر و آرامش