مثل ارتکاب یک غزل
مثل التماس بیت های گیج و مانده در خطر
مثل اشتیاق ماه و برکه ی ستاره ی زمین
مثل موج دلپذیر
دستهای ارتکاب ساحلم
شاه من / امیر من
مرا حوالی بیعت دوباره ی غدیر
رهسپار کن
اینچنین مرا به رسم خود
سرسپرده کن
که در کلام تو
حقیقتی است که جاری است
بر زمین
من به امر تو
سر سپرده ام
و زانوان من که خاکی اند
و پیشانی گواه من
تابناک از ولایت تو گشته است
شاه خوب من
بخوان مرا به پای بوس خویش
به یک دلیل
دل چو پروانه ی مرا
به دور چشمهای تو سپرده اند.