یا ضامن آهو
مارا به نام خاطر خوبان نمی بری ؟
دل را به یاد کام نوازش نمی بری ؟
جانان من با دل چونان کبوترم
پروانه های ملتهبم را نمی بری ؟
گاهی به آستان کرامت نوید هست
مارا بگو به محفل خوبان نمی بری ؟
دل بسته ام به بند قضای تو صید را
صیادصیدهای دلت را نمی بری ؟
من باورم نمی شود آخر روایتی است
صیدی بدام مانده به عشقت نمی بری ؟
ابروی دلکش تو گشوده عتاب را
ما را به محضر خوبان نمی بری ؟
این بنده را رها مکن از بند بندگی
این آبروی ما / تو که آنرا نمی بری ؟