لیلی دلم برای نگاهت چه تنگ شد
این روزها بخاطر تو رنگ برنگ شد
پاییز می شود بهار دل انگیز بارها
دستان بی دریغ که تاراج سنگ شد
در پای خوب عاقبت قصه ی پری .
پای کدام نگار دلکش تو رنگ سنگ شد
دستان امتداد را به رهایی کشیده اند
آشوب می کند دل من را که تنگ شد
رسواترین بهانه دنیای عاشقی
لیلی بگو که جام که را کام سنگ شد
دل را سری بریده ام اکنون به پای خویش
این درد تو ست که بجانم خدنگ شد
تازیده اند گر به بهای بهانه ات
چاپار سرکش تیمور لنگ شد
در کام مست های بی سرو پا یان هزار بار
طعم عسل طعم گس چون شرنگ شد
این روزهای خوب خدا را برای تو
باران عشق فرودی قشنگ شد
دلتنک مباش عروسک من لیلی دلم
ای آسمان من / ملکوتی که رنگ شد
آسوده باش و کمی هم درنگ کن
این روزگار توست بهاری که رنگ شد .