سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قبیله ی زمین

 

 

دل پیچه  گرفته  گلوی من

باران بی امان  چرا

آن سو تر از من است ؟

خشمی که مانده است

در امتداد  خیس

بنداز زیر پای  زمین

چتر شکسته  را

ای ادعای همیشه

تکرار بی ثمر

دیگر برای همیشه

با من  وداع  کن

من  می سپارمت

اینک به  هر چه  باد

باشد که  گردباد

در پیچ حادثه ای  تتد

دورت  کند

از خاطرات من

باشد که  دست باد  

مرا

به فراموشی  حضور مداومت

یادآوری کند .

 

 

 

 

 


ارسال شده در توسط طاهری