دلگیر نبوده / دلم تنگ رفتن است
مقبول اتفاق ساده ی پاییز / رفتن است
دست تغابن از دل دلدادگان بکش
گویی تمام خاطره ها از تو رفتن است
بگذار تا عبور کند از تو عبور درد
شاید که چاره کار تو رفتن است
پا در رکاب و پیچک آن اعتقاد سخت
آه ای خدای من تو بگو / گاه رفتن است
کو آن مترجمی که سفیر سفارتش
نامش پر از تمام عبارات رفتن است
کامم به نوش شکر آن لب که می گداخت
آن هاتفی که گفت چاره ی تو گام رفتن است