چو رعد پیچیده در چشمان بی تاب
چرا بانوی من در پیچش و تاب است
خداوندا مگر این ْآسمان نیست
چرا در انحصار و اشک و آه است
مگر دراین جماعت آبرو نیست
چرا بانوی من در التهاب است